کاوش موضوع حجت
صفحه اصلی
حجت
حجّت به معنی برهانِ قاطعِ علمی است و نشان از مفهوم دلیلی متقن دارد که مخاطب را قانع میکند. این برهان لزوماً غیرقابلانکار و یا حتی درست نیست، بلکه روشی از استدلال برای پیشبرد یک دیدگاه نسبت به دیگری در جریان یک بحث است. حجّت از محوریترین اصول اندیشهٔ شیعهٔ امامی بهویژه در موضوع امامت است. به این مفهوم که در هر دورهای از تاریخِ انسان، فرد شاخص و منحصربهفردی وجود دارد که نشانه و گواهی از سوی خداست. چنین فردی یا پیامبر یا وصی پیامبر است. این اندیشه، وحدت عملکردی را در سطحی خاص بین پیامبران و امامان نشان میدهد، اندیشهای که بیانگر آن است که واسطهٔ نهایی بین خدا و بشریت باید یک فرد باشد، نه یک متن. برایناساس، برخی صفات از ضروریترین ویژگیهای امام در نظر گرفته شده که علم، عدالت، عصمت و مصونیت از اشتباه از این موارد است. در ادبیات حدیثی شیعه، «حجّت» بهعنوان لقبی برای امامان شیعه یا اصطلاحی برای مهمترین ویژگی معنوی آنان مورد استفاده قرار میگیرد؛ و امامان بهعنوان «حجّت خدا» و استدلال قاطع خداوند یا «حجّت بالغه» مطرح میشوند.
مفهوم حجّت در میان شیعه با گذر از مفهوم اولیهاش در موضوع نبوت و محدودکردن دایرهٔ معنا، عملاً به امامان شیعه مختص شدهاست. حدیثی از امام دوازدهم در طول دورهٔ غیبت وجود دارد که در آن، او جامعه را بهجستجوی پیشوایان مذهبی از محدثان شیعه هدایت، و آنان را بهعنوان حجّت عام بر شیعیان معرفی میکند همانگونهکه خود را حجّت بر این عالمان میداند. در دوران غیبت، این حدیث مبنای مهمی برای نظریهٔ ولایت فقیه مطرحشده توسط سید روحالله خمینی شد که در دفاع از نظریهاش دربارهٔ اختیارات وسیع مذهبی و سیاسی ولی فقیه استفاده کرد.
در اسماعیلیه حجّت اغلب به گروهی از افراد که معمولاً دوازده نفر هستند گفته میشود. این گروه بر کانون تبلیغاتی اسماعیلی به نام «دعوت» در مناطق مختلف جهان اسلام نظارت داشتند. حسن صباح با اقتدار و نفوذ بیشتری از آنچه که در سایر شاخههای اسماعیلی بود، خود را حجّت نامید، و آن را تبدیل به مترادفی برای ظهور امام غایب اسماعیلی یعنی خودش کرد.... بیشتر در ویکی پدیا